جمعه 12 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

معلم

معلم ، کسی که "ع ش ق "را به من آموخت.

معلم، کسی که "م ح ب ت" کردن را به من یاد داد.

معلم ،کسی که "ف د ا ک ا ر ی "را از او فرا گرفتم.

معلم، کسی که "ف ک ر " و  "ان دی ش ه "من با او پرورش یافت.

معلم ،ای کسی که "الفبای زندگی" رابه من آموختی،

روزت مبارک.

هر کی دوست داره یه جمله به معلمش تقدیم کنه.




پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

به یاد داشته باش

همیشه به یاد داشته باش؛

در مجلسی وارد شدی زبانت را نگه دار

در سفره ای نشستی شکمت را نگه دار

در خانه ای وارد شدی چشمانت را نگه دار

در نماز ایستادی دلت را نگه دار




پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

دنیا

حکایت این دنیاست...




پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

شعور

داشتن مغز دلیل قطعی بر انسان بودن نیست !

پـســتـه و بـادام هــم مـغز دارن !

برای انسان بودن باید شعــــــــــــور داشت !!!!

 




پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

شمع

یک شمع می تواند بدون آنکه خاموش شود


هزاران شمع دیگررا روشن کند


مثل مهربانی که هیچ وقت با


تقسیم شدن کم نمی شود


زیباست که ببینی کسی میخندد


وزیباتر اینکه بدانی خودت


باعث خنده اش شده ای.

 

 




پنج شنبه 4 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

تست جااالب

 

کسایی که میخوان ببینن هوششون چند ساله است!
روی عنوان زیر کلیک کنن اگه خوشتون اومد مدیونین نظر ندین!!!

 

تو این تست باید اعداد رو پس از یک بار دیدن از کوچیک به بزرگ مرتب کرد.

 

تست سن هوش1

تست سن هوش2

 

 

 




چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

خدایا چرا با او قهر نمیکنی؟

 

خدا :ای بنده من نماز شب بخوان آن یازده رکعت است.
بنده : خدایا خسته ام نمیتوانم.
خدا : ای بنده من دو رکعت نمازشفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.
بنده : خدایا خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم.
خدا: ای بنده من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان.
بنده : خدایا سه رکعت زیاد است.
خدا: ای بنده من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان.
بنده: خدایا امروز خیلی خسته ام آیاراه دیگری ندارد.
خدا؛ ای بنده من قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا ا...
بنده: خدایا من در رختخواب هستم واگر بلند شوم خواب از سرم میپرد.
خدا: ای بنده من همان جا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یاا...
بنده: خدایا هوا سرد است نمیتوانم دستانم را از زیر پتو در بیاورم.
خدا: ای بنده من در دلت بگو یا ا... ما نماز شب را برایت حساب میکنیم.
بنده اعتنایی نمیکند و میخوابد...
خدا: ای ملائکه من ببینید من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابیده است چیزی به نماز صبح نمانده او را بیدار کنید دلم برایش تنگ شده است امشب بامن حرف نزده.
ملاءکه :خداوندا دوباره او را بیدارکردیم اما باز خوابید.
خدا: ای ملاءکه من در گوشش بگویید پروردگار منتظرتوست.
ملاءکه: پروردگارا باز هم بیدار نمیشود.
خدا: اذان صبح را میگویند هنگام طلوع آفتاب است ای بنده من بیدار شو نماز صبحت قضا میشود خورشید از مشرق سر برآورد.
ملائکه: خداوندا نمیخواهی با او قهرکنی؟؟
خدا: او جز من کسی را ندارد شاید توبه کرد... 

بنده ی من تو به هنگامی که به نماز می ایستی من چنان گوش فرا میدهم که انگار همین یک بنده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صدها خدا داری....          

 
 برگرفته:http://dm95.mihanblog.com/

 

 




چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

یادآوری




چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

..........

شخصی در حال مرگ بود و قبل از مرگش  وصیت کرد:

من 17 شتر و 3 فرزند دارم ،


شتران مرا طوری تقسیم کنید که بزرگترین فرزندم نصف انها را و

فرزند دومم یک سوم انها را و

فرزند کوچکم یک نهم مجموع شتران را به ارث ببرند.

وقتی که بستگانش بعد از مرگ او این وصیت نامه را مطالعه کردند

متحیر شدند و به یکدیگر گفتند ما چطور می توانیم ا

ین 17 شتر را به این ترتیب تقسیم کنیم ؟

و بعد از فکر کردن زیاد به این نتیجه رسیدند که تنها

یک مرد در عربستان می تواند به انها کمک کند ،

بنابراین انها به نزد امام علی(ع) رفتند تا مشکل خود را مطرح کنند

حضرت فرمود: رضایت میدهید که من شترم

را با شتران شما اضافه کنم آنگاه تقسیم بنمایم.

گفتند: چگونه رضایت نمی دهیم. پس شتر خویش را

به شتران اضافه نمود و به فرزند بزرگ که سهمش نصف شتران بود،

نه شتر داد. به فرزند دوم که سهمش ثلث شتران بود،

شش شتر داد و به فرزند سوم که سهم او یک نهم بود،

دو شتر داد و در اخر یک شتر باقی ماند که همان شتر حضرت بود.




چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

مهارت...

خدایا...

مهارت مراقبت از آنچه بما داده ای را در قلبمان قرار ده

زیرا ما در از دست دادن داشته هایمان استاد شده ایم.                

                                                                دکتر شریعتی

 




چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

تنبلی

 

 آرزوهایت را خواهد دزدید تنبلــــــــــــــــی .

به تن که بله گفتی می شوی تنبل




چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

@@@

مرد: چی بگم؟ خداکنه زودتر بشه !!

مگه من چقدر طاقت دارم؟

زن: اگر از پیشت برم؟

مرد: فکرش هم ناراحتم می کنه!!

زن: منو دوست داری؟

مرد: البته ، مطمئن باش !! مگه شک داری ؟

زن: آیا تا حالا به من خیانت کردی ؟

مرد: نه ! به هیچ وجه در ضمن از سوالت هم خوشم نیومد.

زن: منو مسافرت میبری؟

مرد: اگر وقت کنم هر روز!!

زن: آیا منو میزنی؟

مرد: به هیچ وجه ! من از این آدما نیستم!

زن: میتونم بهت اعتماد کنم؟

مرد: چی ؟؟؟؟؟

...............................

حالا همینو از پایین به بالا بخون.

 

 




چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

پرش..

ممکن است به آرامی راه بروم اماهیچگاه به عقب راه نخوام رفت
مگر زمانی که خود را آماده پرش طول ببینم...




چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

تاب

کسی ازا ین تابا سراغ داره آیا؟؟!!!!




چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

من.

وقتی با مشکلات روبرو میشویم ،

به خدا میگوییم چرا من ؟
اما زمانی که خوشحالی به ما روی میآورد ،

صحبتی از خدا نیست
یاد بگیریم که در هر وضعیت بگوییم:

بله خدا !

خود من.






چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393
ن : fatemeh

نردبان..

 

 

 

دزدی از نردبان خانه ای بالا می رفت. از شیار پنجره
شنید که کودکی می پرسد:
خدا کجاست؟
صدای مادرانه ای پاسخ می دهد: خدا در جنگل است، عزیزم.
کودک می پرسید: چه کار می کند؟
مادر می گفت: دارد نردبان می سازد.
دزد از نردبان خانه پایین آمد و در سیاهی شب گم شد
سالها بعد دزدی از نردبان خانه حکیمی بالا می رفت.
از شیار پنجره شنید که کودکی می پرسید:
خدا چرا نردبان می سازد؟
╬═♥╬
╬♥═╬
╬♥═╬
╬═♥╬
╬♥═╬
╬═♥╬
╬♥═╬
╬═♥╬

حکیم از پنجره به بیرون نگاه کرد. به نردبانی که سالها
پیش،از آن پایین آمده بود و رو به کودک گفت:
برای آنکه عده ای را از آن پایین بیاورد و عده ای را بالا ببرد...




یک شنبه 31 فروردين 1393
ن : fatemeh

@@

 بدن انسان می تونه تا 45 واحد درد رو تحمل کنه.

  اما زمان تولد، یک زن تا 57 واحد درد رو احساس می کنه

  این معادل شکسته شدن همزمان 20 استخوانه!

پس قدر مادرتون رو بدونید ...

********

 و برای ابراز عشق و علاقه به مادرتون  منتظر یک روز خاص نباشید ...

تا اطلاع ثانوی : هر روز ، روز مادره

 




یک شنبه 31 فروردين 1393
ن : fatemeh

مادر

 من بدهکار توام ای مادر
   همه جانی که به من بخشیدی
      لحظاتی که برای امن من جنگیدی
          و بدهکار توام عمرت را
             روزهایی که ز من رنجیدی
                 اشک ها دزدیدی، و به من خندیدی




یک شنبه 31 فروردين 1393
ن : fatemeh




شنبه 30 فروردين 1393
ن : fatemeh

اندر احوالات ما در مدرسه

تراوشات ذهنی بچه هایf12

دوستانی که رمزو خواستن بهم بگن.

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.



خرید فانی بافت">خرید فانی بافت

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان آرزو های زیبا و آدرس orkide-prettywishes.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.